دَبَران.
[ دَ ب َ ]
(اِخ)
(Aldَebran ou aldَebram)
یکی از منازل قمر و آن پنج ستاره است در ثور.
صورتی از صور فلکی مرکب از پنج ستاره در ثور.
منزلیست از منزلهای ماه.
الدبران; منزل چهارم است از منازل قمر بعد از «ثریا» و پیش از «هَقعَة».
از منازل بیست و هشتگانۀ ماه و از رِباطات است.
منزل چهارم از منازل قمر و او ستاره ای است بزرگ و روشن و سرخ گون بر آن چشم گاو که سوی مشرق نهاده است.
منزل چهارم است از منازل قمر و آن از آخر ثریا است تا بیست ویک درجه و بیست وپنج دقیقه و چهل ودو ثانیه از ثور و نزد احکامیان منزلی است نحس.
منزل چهارم ماه.
چهارمین از منازل قمر و آن یک ستاره است و آن بر جای چشم صورت ثور است و از این رو آن را عین الثور گویند.
نام ستاره ای از قدر اول که بمنزلۀ چشم ثور تخییل شده و آنرا عین الثور و حادی النجم و تالی النجم و سائق الثریا نیز نامند.
فنیق.
تابع النجم.
تالی النجم.
مخدج.
لسان البحر.
الطیر.
عین الثور را نیز دبران گویند که یک ستاره است.
طیر.
دیدۀ گاو.
عقد الثریا.
تویبع.
تبع.
ستاره ای از قدر اول که به رنگ اندکی به سرخی زند و در صورتی از صور فلکی هم بدین نام واقعست و آن یکی از چهار کوکب ملکی مصریان قدیم است و عرب جاهلیت بنام دبران خورشید را میـپرستیدند ستاره ای در صورت ثور و آنرا عین الثور نیز نامند.
کوکبی است از قدر اول از کواکب برج ثور و او یکی از منازل قمر است.
مجدح.
ابوالعجل.
نظم.
عین الثور.
و آن یک کوکب است نیک روشن و سرخ.
آن بجای چشم ثور واقع شده است.
چون کسی بوقت طلوع آن او را بیند کور شود.
ستاره ای است روشن سرخ رنگ بر چشم ثور و با کواکب روی ثور بر شکل دالی است و روی او بطرف آن دال است و ماه گاه گاه او را بپوشاند و آن منزل چهارم است از منازل قمر و رقیب آن «قلب» است.
کوگرد.
بزعم بارتولومه ستارۀ تویس (ستوئس) اوستا با دبران قابل انطباق است.
مجدح ; دبران ، یا ستاره ای است خرد میان دبران و ثریا.